مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری آتیه صبا در گفتگو با روزنامه جهان صنعت؛
از ورود آتیه صبا به بورس و فرآیند خروج از بنگاه داری گفت
شرکت سرمایه گذاری آتیه صبا که به عنوان هلدینگ بزرگ چندرشته ای با ساختار مالی قوی فعال است، در مسیر واگذاری و ورود به بورس برای افزایش شفافیت و ارتقای ارزش سهامداران قرار دارد و تلاش می کند این فرآیند را تا پایان سال جاری انجام دهد.
خصوصیسازی و ارتقای شرایط مدیریتی شرکتها سالهاست که دغدغه اصلی اقتصاد ایران بوده است؛ دغدغهای که با وجود قوانین خوب بالادستی عملاً به شکل نامناسبی پیش رفته و نهتنها هدف خصوصیسازی را محقق نکرده بلکه در موارد بسیاری به نابودی شرکتها انجامیده و در بهترین حالت تنها مدیریت و مالکیت تغییر کرده و ارتقایی حاصل نشده است.
در حالی که ورود شرکتها به بورس توانسته تا حدی شفافیت حول حاکمیت شرکتی مجموعههای اقتصاد کشور را افزایش و شرایط و جایگاه خصوصیسازی در کشور را بهبود دهد، نباید از نظر دور داشت که علاوه بر عزم درست و خواست جدی برای واگذاری، بستر اقتصادی و سیاسی کشور نیز عامل اساسی دیگری در مسیر اصلاح این مسیر است.
در حال حاضر بنا بر تکلیف فصل اول و خصوصا فصل پنجم برنامه هفتم پیشرفت، بسیاری از هلدینگها و شرکتهای تابعه آنها باید به زودی در مسیر واگذاری قرار گیرند. در میان آنها اسامی بزرگی وجود دارد که میتوانند به رونق بورس کم نفس این روزها هم کمک کنند. هلدینگ آتیه صبا از جمله همین شرکتهاست؛ شرکتی که با توجه به در دست داشتن مالکیت شرکتهای متعدد و فعال در بخشهای مختلف اقتصادی، در دسته شرکتهای چندرشتهای بزرگ کشور قرار میگیرد و میتواند سهامی کمریسک و پرتقاضا عرضه کند. آیا این واگذاری در شرایط کنونی و التهابات جدی سیاسی از جمله جنگ ۱۲روزه و چالشهای سیاست خارجی به نفع اقتصاد ایران است؟ برای گرفتن جواب این سوال و آگاهی از شرایط واگذاری آتیه صبا از سمتی و بورسی شدن آن از سمت دیگر با دکتر علیرضا عظیمیپور، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری آتیه صبا به گفتوگو نشستیم.
هلدینگ آتیه صبا در تراز شرکتهای چندرشتهای بوده و طبیعتا ورود آن به بورس از اهمیت بالایی برخوردار است. برنامه شما برای واگذاری آتیه صبا چیست و با چه شرایط و حجمی قصد ورود به بورس را دارید؟
آتیه صبا از سال ۱۳۸۵ و با سرمایه ۱۰میلیون تومان تاسیس شده است. خوشبختانه این شرکت تا به امروز همواره در دسته شرکتهای سودده قرار داشته و حتی سرمایهای که در طول این سالها تبدیل به افزایش سرمایه و سرمایه ثبتی شده نیز از محل سودهای انباشته شده در شرکت بوده است. در حال حاضر که این مصاحبه انجام میشود، ارزش داراییهای آتیه صبا حدود ۱۰۰ همت است و سال ۱۴۰۲ حدود ۱۲همت و سال ۱۴۰۳ حدود ۱۵همت سود داشتیم بنابراین از لحاظ ساختار مالی بسیار شرکت قوی و خوبی است. در سال جدید به منظور شفافیت بیشتر و ارتقای ارزش داراییهای سهامداران محترم شرکت که بازنشستگان گرامی صندوق بازنشستگی کشوری محسوب میشوند و حسب تکلیفی که هیاتمدیره و مدیرعامل محترم صندوق داشتند، فرآیند ورود به بورس شرکت را آغاز کردهایم و امیدوار هستیم این فرآیند تا پایان سال جاری به یک نقطه قابل اتکا برسد و به صورت رسمی به عنوان یک خبر خوب برای صاحبان این شرکت، مطرح شود.
اینکه فرمودید تا پایان سال ناظر بر یک اقدام عملی و گامهای اولیه اجرایی است یا اینکه ورود به بورس اتفاق میافتد؟
به هرحال در خصوص مراحل ورود به بورس و عرضه اولیه سهام یا IPO همه تصمیمگیری برعهده ما نیست و سازمان محترم بورس اوراق بهادار و به طور مشخص شرکت بورس تهران متغیرهای مختلفی از لحاظ ساختار مالی شرکت، اندازه شرکت، پتانسیل آتی سودآوری و شرایط عمومی بازار را بررسی میکنند. رایزنیهای اولیه ما را تشویق کرده که میتوانیم این مسیر را به خوبی طی کنیم. در حال حاضر در حال تدوین امیدنامه شرکت و برگزاری مجمع مربوط به سال مالی گذشته هستیم که از الزامات بورسی شدن است. بعد از آن است که فرآیند واگذاری شتاب میگیرد. تلاش من و همکاران من معطوف به این است که در پاییز جلسه هیات پذیرش را با موفقیت پشت سر بگذاریم. بقیه کارها به سایر نهادها مانند سازمان بورس و همینطور شرایط بازار که در عرضه اولیه سهام دخیل هستند، بازمیگردد.
فکر میکنید با توجه به شرایط کشور آمادگی برای این عرضه وجود دارد و بستر این کار در خود سازمان بورس هم فراهم است یعنی زمانبندی که در نظر دارید، زمانبندی مناسبی است؟
به هر حال این روزها بورس ایران تحت تاثیر ریسکهای سیستماتیک و اتفاقات پایان خرداد و اوایل تیرماه قرار دارد. در جنگ ۱۲روزهای که کشور شاهد تجاوز بیرحمانه و غیرمنصفانه رژیم صهیونیستی غاصب بود، بازارهای ما تحت تاثیر قرار گرفته است اما امیدواریم در ادامه سال و با بهبود شرایط عمومی بازار از جهت کاهش ریسکهای سیستماتیک، شاهد استقبال خوب بازنشستگان محترم و سایر فعالان بازار باشیم. به نظر ساختار مالی آتیه صبا حتی در شرایط نه چندان پررونق بورسی نیز ساختار جذابی است تا از آن استقبال شود.
حتما سهام آتیه صبا برای عرضه در بورس سهام جذابی است. بگذارید سوالم را جور دیگری مطرح کنم.آیا شما بر حسب تکلیفی که قانونگذار بر دوشتان گذاشته قصد ورود به بورس در سالجاری را دارید یا اینکه تصور میکنید شرایط هم برای عرضه مهیاست یعنی در صورت تداوم یا بیشتر شدن چالشهای سیاست داخلی و خارجی کماکان فکر میکنید باید به تکلیف قانونی عمل کرد یا به تاخیر در عرضه فکر میکنید؟
برای پاسخ به این سوال باید نگاهی کوتاه (درحد حوصله این گفتوگو) و عام به صندوقهای بازنشستگی در دنیا داشته باشم. در صندوقهای بازنشستگی سعی بر این است منابعی که از اعضای صندوقها ماهانه و به کرات دریافت میکنند بهگونهای مدیریت شود که در دوره بازنشستگی، عزیزان مستمری باکیفیتی دریافت کنند. منظور این است که علاوه بر رفع نیازهای ضروری زندگی، عزت نفس آنها حفظ شود و بتوانند کیفیت مناسبی از زندگی را به دست بیاورند. برای رسیدن به این مهم، صندوقها منابع را به صورت مدیریتی به شرکتها نمیبرند و از شرکتداری اجتناب میکنند بنابراین نکتهای که میخواهم به صراحت عرض کنم ناظر بر این است که قانونگذار در برنامه هفتم پیشرفت کشور خصوصا در فصل پنجم به ما تکلیف کرده که باید از بنگاهداری خارج شویم یعنی عارضهیابی خوبی شده است. اگر هم عارضهیابی توسط قانونگذار و حاکمیت اتفاق نمیافتاد، باور دارم در چارچوب آتیه صبا باید به سمت تجدید نظر در پرتفوی سرمایهگذاریهایمان میرفتیم چراکه باید از بخشی از آنها که درگیر صنعتی میرا هستند و رونق و بازدهی امروز یا آتی آنها امیدبخش نیست، خارج شویم. بعضی از صنایع را جزو سرمایهگذاریهایمان داریم که از سایز خوبی برخوردار نیستند یعنی سرمایهگذاریای که ما به عنوان سهامدار انجام میدهیم و هزینهای که میپردازیم که به آن هزینههای نمایندگی گفته میشود باعث میگردد که شرکت به خوبی اداره نشود. مثلاً نیازی نیست که هلدینگ بزرگی مانند آتیه صبا وارد مدیریت واحدی که توسط دو شریک یا یک خانواده اداره میشود، شود بنابراین پالایش و پیرایش پرتفو جزو ضروریات امروز است و خوشحالیم که تکلیف برنامه هفتم را هم در همین راستا پیشرو داریم. بنابراین اکنون در مسیری پیش میرویم که از سرمایهگذاری در برخی شرکتهای تابعه خارج شویم که هم تکلیف قانونی است و هم به اصلاح ساختار کمک میکند. خود آتیه صبا هم انشاءالله اگر وارد بورس شود، تکلیف برنامه هفتم اجابت شده است.
با توجه به اینکه تکلیف قانونی را تکلیف درستی میدانید که مبتنی بر عارضهیابی درستی بوده و شرایط آتیه صبا هم شرایط خوبی است، برای جلوگیری از تشکیل رانت اطلاعاتی و شفافسازی در عرضه چه کارهایی انجام دادید؟
خود ورود به بورس و رفتن روی تابلو اقدامی در راستای شفافیت است. نکته بعدی اینکه ما به عنوان یک نهاد مالی و تحت نظارت سازمان بورس باید روی کدال اطلاعاتی را افشا کنیم که البته متاسفانه به هر دلیلی از سال۱۴۰۰ به بعد این اتفاق نیفتاده و دستور کار فعلی ما این است که این اطلاعات با سرعت روی کدال و همینطور روی سایت شرکت بارگذاری شود.
این کار شروع شده است؟
کارهای اولیه انجام شده، یکی، دو مشکل ثبتی در کدال وجود دارد که در حال رفع شدن است، همچنین سایت شرکت هم مشکلاتی فنی داشت که در دست اصلاح است و بهزودی بارگذاری دیتا انجام میشود. در حال حاضر بهطور مشخص آخرین صورتهای مالی روی سایت مربوط به شش ماهه اول سال۱۴۰۰ بوده و بعد از آن صورت مالیای بارگذاری نشده است اما ظرف چند روز آینده و چه بسا در زمان انتشار این مصاحبه، مراجعان میتوانند اطلاعات را روی سایت شرکت مشاهده کنند.نکته بعدی در خصوص واگذاری شرکتهاست؛ واگذاری حساسیتهای متنوعی دارد و همکاران ما که مشغول به کار در شرکتها هستند، سوال میکنند که تکلیف ما بعد از واگذاری چیست؟
قبل از اینکه به این مساله بپردازیم اجازه بدهید سوال دیگری در خصوص عرضه سهام آتیه صبا بپرسم و بعد به واگذاری شرکتها بپردازیم. در خصوص ورود آتیه صبا به بورس، یکی از دغدغههای بزرگ حفظ سرمایه و نفع بازنشستگان است. با توجه به تلاطم سیاسی و جنگ تحمیلی که از سر گذراندیم، فکر میکنید شروع فرآیند ورود به بورس از پاییز میتواند منافع بازنشستگان را تامین کند؟
بله، ۱۰۰درصد. شرکت ما یک شرکت سهامی خاص خارج از بورس است و بازنشستگان محترم به عنوان سهامداران نمیتوانند ببینند که داراییهای آنها بهطور روزانه چه ارزشی دارد. در حالی که وقتی شرکت روی تابلوی بورس میرود، میتوان مارکت کپیتال شرکت را روزانه نگاه کرد. ضمناً براساس الزامات سازمان بورس، سطح بالایی از استانداردهای مندرج در دستورالعملهای حاکمیت شرکتی وجود دارد که شرکتها موظف به اجرای آن هستند. علاوهبر حسابرس و بازرس قانونی، کمیتههای خاصی مثل کمیته حسابرسی داخلی وجود دارند که موظفند وضعیت مالی و عملیاتی شرکت را کنترل و از سلامت شرکت اطمینان حاصل کنند. البته لازم به ذکر است که امروز تمامی الزامات دستورالعمل حاکمیت شرکتی در آتیه صبا پیادهسازی و کمیتههای تخصصی به مانند ساختار یک شرکت بورسی تشکیل شده است بنابراین با این روند خودمان را به تراز شرکتهای بورسی نزدیک میکنیم و بازنشستگان میتوانند ارزش روز داراییها را مشاهده کنند و مطمئن باشند سطح بالاتری از شفافیت در شرکت برقرار شده است.
قبل از این سوال من به واگذاری شرکتهای تابعه آتیه صبا اشاره کردید. بفرمایید برنامه این واگذاریها چگونه است؟
براساس برنامه هفتم پیشرفت، یک تکلیف کوتاهمدت داریم که میگوید شرکتهایی که درصد مالکیت ما در آنها بالای ۲۰درصد و ارزش آنها ۳۰ برابر سطح مبلغ مناقصات دولتی است (که سال۱۴۰۳ این مبلغ ۶۳۰ میلیارد تومان و امروز بالای ۸۰۰ میلیارد تومان است) باید در لیست واگذاری قرار گیرند. در حال حاضر ۱۸ شرکت تابعه آتیه صبا مشمول تکلیف ماده«ب» این دستورالعمل هستند که تمامی آنها را جهت تعیین کارشناس ارزشگذار به کانون کارشناسان رسمی دادگستری معرفی کردیم تا ارزش سهام این شرکتها در گزارشهای ارزشگذاری معین شود. اکنون خیلی از کارشناسان نیز تعیین شدهاند و فرآیند ارزش گذاری آغاز شده است. علاوه بر این آتیه صبا یک گام فراتر از تکالیف قانونی رفته و برای پالایش و پیرایش پرتفوی داراییها، برای ارزش گذاری سایر شرکتهای تحت مالکیت هلدینگ و حتی شرکتهایی مانند هواپیمایی آسمان که به وکالت صندوق بازنشستگی کشوری اداره میکنیم نیز اقدام کردهایم.
یعنی مجموعا چند شرکت؟
۲۴ شرکت.
یعنی کارهای اولیه واگذاری ۲۴شرکت شروع شده است؟
کار ارزش گذاری که از اصلیترین مراحل واگذاری است شروع شده اما نکتهای که وجود دارد این است که برخی از این شرکتها در حال حاضر شرایط مناسبی برای واگذاری ندارند و به اقدامات بیشتری نیازمند هستند.
یعنی شرایط اعلام شده را ندارند. اینکه بیش از ۲۰درصد سهامشان در مالکیت شما نیست و ارزش آنها بالای ۸۰۰میلیارد تومان نیست یا اینکه شرایط اقتصادی شرکت خوب نیست؟
ما در این پروژه علاوه بر اینکه گزارش ارزش گذاری شرکتها را دریافت میکنیم، خودمان هم ارزیابیای از ارزش شرکتها داریم. بعضاً گزارشهای کارشناسی از ارزش واقعی شرکتها به دلایل قانونی فاصله دارد. مثلاً شرکت پرونده حقوقی دارد یا دارایی غیرمنقولی دارد که سند مالکیت آن هنوز به دست نیامده است یا در اختیار ما نیست. شرکتها بعضاً قدیمی هستند و از این موارد در مورد آنها وجود دارد که موانعی برای ارزشگذاری دقیق و واگذاری محسوب میشود.
یعنی ارزشی که شما برآورد کردید بالاتر است؟
بله، در این موارد تلاش میکنیم، تکلیف قانون برنامه را به طریق دیگری که در قانون هم پیشبینی شده، پیگیری کنیم. یعنی از طریق گرفتن مجوزهای خاص به سمت خروج از مدیریت با حفظ مالکیت همچون مواردی چون شیوه پیمان مدیریت یا پیمان مشارکت عام و خاص که گروهی در قالب یک قرارداد حقوقی، اداره شرکت را برعهده میگیرند پیش میرویم. در این الگو ما براساس برنامهای که از متقاضیان میگیریم، به این جمعبندی میرسیم که این گروه میتوانند بازدهی بیشتری برای شرکت ایجاد کنند.
مثالی از این مورد دارید؟
مثلاً در حال حاضر هواپیمایی آسمان را در دو نوبت آگهی کردهایم. عنوان فراخوان ما، فراخوان سرمایهگذاری بوده است. در آنجا گفته شده کسانی که از این صنعت آگاهی دارند، یعنی اهلیت کار را دارند، پیشنهادات خود را ارائه کنند. چند شرط هم گذاشتهایم: اینکه ترکیب نیروی انسانی استمرار پیدا کند و همکاران ما در شرکت آسمان فعالیت داشته باشند. دوم اینکه ساختار مالی نیازمند تزریق نقدینگی است پس باید بتوانند مبلغی که در آگهی اعلام شده را پرداخت کنند و سوم اینکه حداقل پنج فروند هواپیمای جدید به این ناوگان اضافه کنند. در این مدل، مالکیت را از دست نمیدهیم بلکه گروههای خبره را دعوت به همکاری میکنیم. آنها غیر از اداره امور اجرایی شرکت، توانایی اصلاح ساختار مالی، نوسازی ناوگان و رونق کسبوکار بیشتر را در دستور کار قرار میدهند.
با توجه به اینکه سرمایه میآورند، مالکیت شرکت در اختیار شما میماند؟
در این مدلها مالکیت در اختیار ما یا در واقع صندوق بازنشستگی کشوری میماند. البته همه اینها نیازمند مجوزهای خاص است که در صورت اخذ آنها، وقتی به مرحله تصمیم قطعی برسیم، وارد مسیر اجرای کار میشویم. تمامی ۲۴ شرکتی که ذکر کردم ممکن است مواردی از این دست را داشته باشند. اکنون ما در حال تدوین یک پیوست رسانهای برای هرکدام از این شرکتها هستیم تا ذینفعان منطقهای (یعنی مثلاً شرکتی که در همان استان فعالیت میکند)، مقامات استانداری و محلی و همکاران خودمان در شرکت یا شرکای تجاری (کسانی که در زنجیره تامین شرکت فعالیت دارند یا به عنوان مشتری استراتژیک مطرح هستند) را از برنامههای خود در خصوص شرکتها مطلع کنیم. مثلاً شرکتهای با سایز کوچک که مشکلات حقوقی ندارد و ما به عنوان شرکت مادر دیگر مزیتی در مادری نداریم بلکه ورود ما و الزامات ما برای اداره سهممان موجب گرانتر اداره شدن شرکت در مقایسه با شرکت مشابه تحت مدیریت کامل بخش خصوصی میشود. ما در خصوص این شرکتها اطلاعرسانی و تحت نظارت کامل نهادهای ذیربط مزایده برگزار میکنیم. قانون هم اعلام کرده که اگر بار اول یا دوم مطابق تشریفات قانونی انجام نشد، ما ادامه بدهیم یا از طرق دیگر مثل پیمانهای مشارکت مدیریت یا اجاره اقدام کنیم.
ما به عنوان شرکتی که ماموریت حفظ و ارتقای ارزش ذخایر بازنشستگان محترم را داریم، باید منابع مربوط به سرمایهگذاری را به جایی که بالاترین درصد بازدهی را دارد ببریم. ما میتوانیم منابع به دست آمده از محل واگذاری را به جایی ببریم که تیمهای خبره بهتر از ما وجود دارد و منابع را در کنار آنها در صنایع آیندهدار سرمایهگذاری کنیم. این شرکتها مختصاتی دارند. برای مثال ترجیحا بورسی هستند که قابلیت نقدشوندگی بالا باشد و شفاف و خوب اداره شوند. در پرتفوی خود شرکتهایی داریم که متولی اداره آن بخش خصوصی است ما آنجا یک صندلی هیاتمدیره یا بلوک سهام داریم و سود سالانه خود را میگیریم و گرفتاری حقوقی شرکت هم به ما ارتباطی ندارد.
در واقع اینها نمونههای ایدهآل هستند؟
بله، نمونههای ایدهآل موجود هستند و اکنون سعی میکنیم در آتیه صبا پرتفوی خود را به این سمت ببریم.
درخصوص هواپیمایی آسمان یا شرکتهایی از این دست، مجوزهای خاص را چگونه اخذ میکنید؟
قانون پیشبینی کرده که اگر شرکتی وجود دارد که صندوقها نمیتوانند یا برای واگذاری ملاحظاتی دارند، باید با دستگاه نظارت بر قانون که سازمان برنامه است مکاتبه کنند. در آنجا کارگروهی وجود دارد که درباره آن موارد خاص تصمیمگیری میشود.
و شرکتی مثل آسمان الان این مجوز خاص را دارد؟
راجع به شرکت آسمان، غیر از فراخوان سرمایهگذاری، هیچ تصمیمگیریای نشده است اما مطالعات اولیه ما نشان میدهد که با توجه به مختصاتی که موجود است، طبیعتاً باید تقاضای مجوز خاص شود. نکته دیگر در خصوص آسمان این است که تیم مدیریتی شرکت با تغییراتی که داده شده، در حال رفع مشکلات هستند که خبر خوبی است. برای مثال روز کاری قبل از این مصاحبه یکی از پروندههای حقوقی قدیمی (که تیم قبلی شانس موفقیت آن را بسیار کم دیده بودند) توسط تیم مدیریتی جدید با موفقیت به ثمر نشست و نگرانی از دست دادن حق و حقوق شرکت رفع شد. زندگی جاری است و ما داریم کار شرکتها را مستمر انجام میدهیم و در کنار تمام شرکتها هستیم. در هر موضوعی که به تصمیم قطعی برسیم، در چارچوب پیوست رسانهای، اعلام رسمی میکنیم.
در مورد شرکتهایی مثل آسمان که در حال رفع مشکلات آنها هستید ، هدف غایی شما علاوه بر تغییر مدیریت، تغییر مالکیت هم هست؟
قانون به ما تکلیف کرده که باید به درصد مالکیتیای برسیم که نفوذ مدیریتی در شرکت نداشته باشیم یعنی اکثر صندلیهای هیاتمدیره در اختیار ما نباشد. ضمناً منابع حاصل از آن باید به شرکتهای غیرمدیریتی و بورسی برود. اینکه اقتصاد ایران اعم از بازار سرمایه و شرکتهای بورسی، به خصوص با توجه به اتفاقات اخیر، قدرت جذب این شرکتها را داشته باشند یا نه باید بررسی شود. باید منتظر آینده باشیم و اتفاقاتی که باعث کاهش ریسک سیستماتیک در اقتصاد شود. در حال حاضر نمیشود پیشبینی کرد اما قانون، تکلیف را مشخص کرده و باید به شکل غیرمدیریتی حضور داشته باشیم.
۱۸ شرکتی که فرمودید به لحاظ اقتصادی برای ورود به بورس در شرایط مطلوبی هستند؟
گرچه چند تا از شرکتها سودده نیستند اما عمدتاً سودآور هستند و گرفتاری حقوقی جدی ندارند. شرکتها در هر شرایطی که قرار دارند، تبلور آن در ارزش گذاری هیات کارشناسی رسمی دادگستری دیده میشود. ضمن اینکه اسناد مزایدههای ما شامل تمامی اطلاعات مالی شرکتهاست که به تایید و امضای حسابرسان و بازرسان قانونی رسیده که عمدتا شامل موسسههایی میشود که معتمد سازمان بورس هستند. علاوه بر آن در کنار صورتهای مالی، چنانچه پرونده حقوقی یا بدهی ارزی یا بدهی ریالی خاصی موجود باشد (که در دامنه زمانی آخرین گزارش صورت مالی اتفاق افتاده)، آن را به عنوان اسناد مزایده به اطلاع خریداران میرسانیم تا هر کس علاقهمند به بررسی شرکت است از اطلاعات کافی برخوردار باشد. پیشبینی بازدید از شرکتها و پرسش و پاسخ به صورت عمومی برای کسانی که اسناد مزایدهها را خریداری میکنند هم در دستور کار قرار گرفته است.
اگر نکتهای درخصوص رفع چالشهای واگذاری شرکتها دارید که راهگشاست بفرمایید؟
مایلم یادآور شوم که اقتصاد ایران از دهه۴۰ به بعد شاهد تکثیر تعداد زیادی از شرکتها بوده است. ما تجربه شرکتهای دولتی، شرکتهایی با مالکیت غیردولتی و غیرخصوصی که متعلق به نهادهای عمومی هستند و برای آنها گاهی از واژه خصولتی استفاده میشود را داریم، همچنین تجربه شرکتهای خصوصی را هم داریم. خیلی از شرکتهای دولتی یا متعلق به نهادهای عمومی، در این سالها خوب کار کردهاند و خیلی از شرکتهای خصوصی هم بد اداره شدهاند بنابراین الزاماً تغییر مالکیت به معنای تخریب یا بهبود یک شرکت نیست. بنابراین در اسنادی که در آینده منتشر میکنیم یکی از نکات این است که باید اهلیت خریداران را بسنجیم یعنی مطمئن شویم که خریدار نسبت به کسبوکار شرکت آگاهی کافی دارد و در آن حوزه فعال است. یعنی مثلاً صرف اینکه کسی قدرت خرید یک شرکت سیمانی را دارد برای ماکافی نیست و باید به صنعت سیمان آشنا باشد. نکته بعد اینکه شرکتها در استانهای مختلف فعالیت میکنند و به مختصات این خاک گره خوردهاند و صرف عوض شدن مالکیت، در سرنوشت آنها تغییری ایجاد نمیشود. با این حال تغییر مالکیت به امید و برای بهبود اتفاق میافتد و برنامه هفتم هم این تکلیف را مشخص کرده است. مسالهای که برای ما بسیار مهم است این است که سرمایههایی که آزاد شد، دوباره در خدمت سرمایهگذاری مجدد در فرصتهای خوب با بازدهی عالی قرار بگیرند تا بعدها کسی افسوس نخورد که کاش این سرمایهگذاری انجام نمیشد.
برای اینکه این هدف محقق شود چه برنامهای دارید؟
همین که متوجه این مهم هستیم یک گام به جلو است و باعث میشود تا مراقبت کنیم. برنامه ما این است که کمیتههای سرمایهگذاری را احیا و پویا کنیم. این کمیتهها از اعضای مستقل مسلط بر فضای کسبوکار برخوردار هستند که به ما کمک میکنند تصمیم اشتباهی نگیریم. ما نیز به استقلال رای کمیتههای سرمایهگذاری احترام میگذاریم تا در کنار هم به اهدافمان نزدیکتر شویم.
انتهای پیام/